گروه صنعتی آسان شایان - تهیه و تلید قطعات انواع آسانسور liftiran.com liftiran.com بازرگانی مختارزاده - فروش سراسری قطعات آسانسور - نماینده موتورهای مونتانا در ایران 0 فروش پله برقی هیتاچی تک-ریل چین-تراول کابل ترک-درهای اتوماتیک سلکوم

آموزش

منوی اصلی

آگهی ها

محل تبلیغ شما
بیمه آسانسور- بیمه ما
محل تبلیغ شما
خدمات طراحی، محاسبه و تهیه نقشه استاندارد آسانسور
تله کابین77539630
 
یک فکر اساسی ۱۳۸۷/۶/۱۵

یک فکر اساسی

 
گاهي اوقات براي افراد تصميم گيرنده يا برنامه ريز يا استراتژيست اين سوال مهم مطرح مي شود که آيا در تصميم يا برنامه خود به همه موضوعات " اساسي و بنيادي" اعم از اهداف و فرضيه ها توجه کرده اند يا نه. اگرچه هر کسي با توجه به چارچوب هاي ذهني خود مي تواند به طور شهودي در جست و جوي اهداف يا فرضيه هاي اساسي پنهان يا از قلم افتاده موفق باشد اما بهتر است که از تکنيک " آزمون استقلال جمع پذير" نيز استفاده شود. بر اساس اين آزمون مي توان گفت که در اکثر موارد اگر دو هدف پيشنهادي بنيادي و اساسی باشند آنگاه توزيع احتمال مشترک آنها تعیین کننده نيست بلکه فقط "توزيع احتمال حاشيه اي" اهميت دارد.

براي مثال فرض کنيد که شما فرمانده يک منطقه جنگي هستيد. ۵۰۰ نفر نيرو داريد و از يک منطقه به وسعت ۱۰۰ کيلومتر مربع دفاع مي کنيد. طبيعي است که دو هدف پيشنهادي اوليه شما به شرح زير باشند:

هدف پيشنهادي اول: کمينه سازي تلفات

شناسه سنجش : تعداد نفرات

بهترين سطح مطلوب : صفر نفر

بدترين سطح ممکن: ۵۰۰ نفر

هدف پيشنهادي دوم: کمينه سازي خاک واگذار شده به دشمن

شناسه سنجش: کيلومتر مربع

بهترين سطح مطلوب: صفر کيلومتر مربع

بدترين سطح ممکن: ۱۰۰ کيلومتر مربع

حال تصور کنيد که به شما دو وضعيت استراتژيک زير پيشنهاد مي شود:

اولين وضعیت استراتژيک يک پيشامد تصادفي است که با احتمال پنجاه - پنجاه به دو حالت زير مي انجامد:

۱- صفر نفرات تلفات و صفر کيلومتر مربع خاک واگذار شده

۲- ۵۰۰ نفر تلفات و ۱۰۰ کيلومتر مربع خاک واگذار شده

دومين وضعیت استراتژيک یک پيشامد تصادفي است که با احتمال پنجاه - پنجاه به دو حالت زير مي انجامد:

۱-صفر نفر تلفات و ۱۰۰ کيلومتر خاک واگذار شده

۲- ۵۰۰ نفر تلفات و صفر کيلومتر خاک واگذار شده

شما به عنوان يک فرمانده کدام يک را ترجيح مي دهيد؟ آيا بين اين دو وضعيت استراتژيک بي تفاوت هستيد؟

همانطور که ملاحظه می شود در هر دو وضعیت استراتژیک بالا توزیع احتمال حاشیه ای هر یک از اهداف یکسان است اما توزیع احتمال مشترک آنها یکسان نیست. مثلا احتمال رخداد صفر نفر تلفات در هر دو وضعیت استراتژیک پنجاه درصد است در حالیکه احتمال صفر نفر تلفات و صفر کلیومتر مربع خاک واگذار شده در وضعیت اول پنجاه درصد است ولی احتمال صفر نفر تلفات و صفر کیلومتر مربع خاک واگذار شده در وضعیت دوم صفر درصد است. اگر این دو هدف پیشنهادی اساسی باشند به خاطر یکسان بودن توزیع احتمال حاشیه ای انتظار می رود که هر دو وضعیت استراتژیک بی تفاوت باشند.

 
اما شايد در پاسخ بگوئيد که دومين وضعيت استراتژيک مطلوب تر است. با اين استدلال که در وضعيت استراتژيک اول پنجاه درصد احتمال وجود دارد که هم تلفات زياد بدهيد و هم خاک وسيعي به اشغال دشمن در آيد. اما وضعيت دوم نشانگر يک مقاومت غيورانه و رسيدن نيروهاي کمکي يا يک عقب نشيني تاکتيکي است. در اين صورت بايد پرسيد که چرا از حالت احتمالي اولين وضعيت استراتژيک گريزان هستيد. شايد در پاسخ بگوئيد در صورت تلفات زياد و اشغال، روحيه و توان جنگي دشمن "به شدت" تقويت مي شود و اين بسيار بد است. از سوي ديگر نيز تقويت روحيه و توان دفاعي نيروهاي خودي بسيار خوب است. همين پرسش و پاسخ يک هدف اساسي تر را معرفي مي کند:

هدف پيشنهادي اساسي تر: کمينه سازي روحيه و توان جنگي دشمن

هدف پيشنهادي اساسي تر: بيشينه سازي روحيه و توان دفاعي نيروهاي خودي

شناسه سنجش: از بسيار خوب به خوب به متوسط به بد به بسيار بد

در اينجا مي توانيد آزمون استقلال جمع پذير را مجددا اعمال کنيد. با تعريف دو وضعيت استراتژيک زير به ترجيح يا عدم ترجيح بين آنها فکر کنيد:

اولين وضعیت استراتژيک يک پيشامد تصادفي است که با احتمال پنجاه - پنجاه به دو حالت زير مي انجامد:

۱- روحيه و توان دفاعي خودي بسيار خوب اما روحيه و توان جنگي دشمن بسيار بد

۲- روحيه و توان دفاعي خودي بسيار بد اما روحيه و توان جنگي دشمن بسيار خوب

دومين وضعیت استراتژيک يک پيشامد تصادفي است که با احتمال پنجاه - پنجاه به دو حالت زير مي انجامد:

۱- روحيه و توان دفاعي خودي بسيار خوب، روحيه و توان جنگي دشمن هم بسيار خوب

۲- روحيه و توان دفاعي خودي بسيار بد، روحيه و توان جنگي دشمن هم بسيار بد

شايد در پاسخ بگوئيد که وضعيت استراتژيک اول را ترجيح مي دهيد. با اين استدلال که در وضعيت استراتژيک اول پنجاه درصد احتمال وجود دارد که يک عدم تقارن زياد به نفع نيروهاي خودي وجود داشته باشد. اين پاسخ يک هدف اساسي تر را معرفي مي کند:

 
هدف پیشنهادی اساسي: بیشینه سازی نامتقارن بودن قوا

شناسه سنجش: از بسیار زیاد مثبت به زیاد مثبت به صفر به زیاد منفی به بسیار زیاد منفی

نامتقارن بسيار زياد مثبت يعني اينکه شما در موقعيت "ضعيف کشي" قرار مي گيريد اما نا متقارن بسيار زياد منفي يعني اينکه دشمن شما در موقعيت "ضعيف کشي" قرار مي گيرد.

آزمون استقلال جمع پذير را مي توان مرتبا اعمال کرد تا به جائي رسيد که بين دو وضعيت استراتژيک هيچ تفاوتي احساس نشود يا استدلال ها به بن بست برسند. از همين روش مي توان در موقعيت هاي مشابه يعني مذاکره يا رقابت نيز استفاده کرد. شايد در ابتدا شما اهداف اساسي خود را به صورت کسب منفعت،سهم يا درآمد بيشتر و جلوگيري از ضرر و زيان تعريف کنيد. اما هر چه جلوتر برويد به اهداف اساسي تر مي رسيد: مثلا بيشينه سازي روحيه، توان، و ظرفيت چانه زني يا رقابت و همچنين بيشينه سازي نامتقارن بودن دارائي ها، سرمايه ها، منابع و غيره.

 
در مورد فرضيه هاي مربوط به برنامه ريزي نيز آزمون استقلال جمع پذير مي تواند بر هوشياري و آگاهي شما از عدم قطعيت ها بيفزايد. مثلا فرض کنيد که قصد برنامه ريزي براي ملاقات با يک شريک بالقوه در يک رستوران درجه يک را داريد. طبيعي است که دو فرض اساسي اوليه شما به شرح زير باشند:

فرضيه اساسي اول: وجود یک میز خالی در یک رستوران درجه یک در تاریخ پیشنهادی

فرضيه اساسي دوم: وجود وقت آزاد برای شریک بالقوه برای ملاقات با شما در تاریخ پیشنهادی

شناسه سنجش : بله یا خیر

حال تصور کنيد که به شما دو وضعيت استراتژيک زير پيشنهاد مي شود:

اولين وضعیت استراتژیک يک پيشامد تصادفي است که با احتمال پنجاه - پنجاه به دو حالت زير مي انجامد:

۱- رستوران درجه یک در آن روز معمولا میز خالی ندارد اما شریک بالقوه در آن روز وقت آزاد دارد

۲- رستوران درجه يک در آن روز میز خالی دارد اما شريک بالقوه در آن روز وقت آزاد ندارد

دومين وضعیت استراتژیک يک پيشامد تصادفي است که با احتمال پنجاه - پنجاه به دو حالت زير مي انجامد:

۱- رستوران درجه يک در آن روز معمولا میز خالی ندارد شريک بالقوه نیز در آن روز وقت آزاد ندارد

۲- رستوران درجه يک در آن روز معمولا میز خالی دارد شريک بالقوه نیز در آن روز وقت آزاد دارد

شما که بسيار علاقه مند به اين ملاقات هستيد کدام يک را ترجيح مي دهيد؟ آيا بين اين دو وضعيت استراتژيک بي تفاوت هستيد؟

شايد در پاسخ بگوئيد که دومين وضعيت استراتژيک مطلوب تر است. با اين استدلال که در وضعيت استراتژيک اول هيچ شانسي براي ملاقات وجود ندارد. اما در وضعيت دوم حداقل پنجاه درصد احتمال درست شدن برنامه و ملاقات وجود دارد. در اين صورت بايد پرسيد که چرا از وضعيت استراتژيک اول گريزان هستيد. شايد در پاسخ بگوئيد که پس از تاريخ پيشنهادي شريک بالقوه را براي مدتي طولاني مجددا نخواهيد ديد و فرصت ايجاد اين رابطه مطلوب را از دست مي دهيد. يا شايد در پاسخ بگوئيد فرض کرده ايد براي شريک بالقوه علاوه بر خود ملاقات مکان ملاقات نيز بسيار مهم است و به جائي ديگر مثلا پارک يا محل کار نمي آيد. همين پرسش و پاسخ دو فرضيه اساسي ديگر را معرفي مي کند:

فرضیه اساسي جدید: من شريک بالقوه را تا مدتی طولانی مجددا نخواهم دید

فرضيه اساسي جديد: براي شريک بالقوه علاوه بر خود ملاقات مکان ملاقات نیز بسیار مهم است و به جائي ديگر مثلا پارک يا محل کار نمي آيد.

در مورد فرضيه ها نيز آزمون استقلال جمع پذير را مي توان مرتبا اعمال کرد تا به جائي رسيد که بين دو وضعيت استراتژيک هيچ تفاوتي احساس نشود يا استدلال ها به بن بست برسند.

 وحید وحیدی مطلق

<لیفتیران>

بازگشت

Copyright (c) 2005. LiftIran.com The Portal of Iranian Elevatoring. All rights reserved for Shiva Group Inc.
|Liftiran.com |LiftCAD.ir |LIFTdesigner.ir |shivaSoft.ir |